من و تنها من!

به دنبال شناخت خود آغاز به نوشتن میکنم!

من و تنها من!

به دنبال شناخت خود آغاز به نوشتن میکنم!

بی حوصلگی!

کلی کار دارم٬فردا باید صورت وضعیت ماهیانه پیمانکاران جزء رو رد کنم برا ی دفتر مرکزی!از فردادیگه در کانکس مدام باز و بسته میشه و دائم در حال سر و کله زدن با پیمانکاران جزء خواهم بود تا بهشون حالی کنم چیزی از کارشون از چشمم نیفتاده. 

البته گاهی هم میفته و گاهی محول میشه برای ماه بعد.امروز باید شروع میکردم به بررسی کارهاشون اما اصلا حوصله ندارم! 

همین چند روز پیش بود که صورت وضعیت ماهیانه کلی پروژه رو رد کردم! هنوز خستگیش هست.

هیچ کس به اندازه من از ریزه کاری و کارهای انجام شده توی این پروژه خبر نداره اما ظاهراْ وقتی بازدید کننده میاد بی اهمیت ترین مهره این کارگاه من میشم ٬چون زنم! 

وقتی میبینم کلی اطلاعات غلط توسط آقایون کارگاه داره به بازدید کننده ها داده میشه جرات ندارم دخالت کنم ٬چون زنم! 

وقت انجام کارهای کارگاه که پیش میاد دیگه مهم نیست که  زنم !دیگه نباید پنهانم کنن یا نادیده بگیرنم ٬دیگه حق ندارم خسته باشم و یا بخوام سر ساعت تموم شدن وقت اداری برم خونه. 

باید عین یه مرد کار انجام بدم و تا بوق سگ توی کارگاه بمونم! 

معمولا روزی ۱۰ ساعت توی کارگاه میمونم !از این ۱۰ ساعت شاید ۲ ساعت مشغول کار نباشم که البته ۱ ساعتشم ساعت نهاره. 

اما آقایون همکاران شاید فقط ۲ ساعت  کار انجام بدن!بقیه ساعتها در حال صحبت و شوخی و ... هستن! 

اونوقت سر ساعت ۴.۵ یا ۵ که من خسته میخوام برم خونه مورد مواخذه قرار میگیرم که چرا اضافه کاری نمیمونم و محکوم میشم که توان بدنی ندارم . 

ولی فک کنم اگه منم تمام مدت در حال جک گفتن و خندیدن بودم میتونستم ۲ساعت دیگم بخندم! 

قسمت بد ماجرام اینه که شوهرم هم توی همین آقایونه همکاره!برای خونه رفتن بعد از ساعت کاری باید ناز ایشونم  بکشم در حالیکه از خستگی روی پاهام بند نیستم و تازه میریم خونه کار دوم من شروع میشه٬یعنی بچه داری و خونه داری  ٬چون یه زنم. 

به حکم روزگار بی صدا بدون استرحت کار دومم  که عموما تا ساعت ۱ شب ادامه داره رو شروع میکنم و تنها دلخوشیم خنده های پسرمه که اگه سر حال باشه بهم میزنه یا بازیهایی هست که اگه کار خونه بگذاره باهاش میکنم! 

و شوهرم هم خودشو کاملا محق میدونه که روی مبل جلوی تلوزیون ولو شه و شروع به دیدن اخبار کشتار تموم نشدنی تلوزیون کنه و دست آخر هم برای کوچکترین مشکلی توی غذا غر بزنه! 

این نوشته کاملا نیمه خالی لیوان امروزم بود.این لیوان نیمه پری هم داره که معمولا نمیبینم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد